اعضای انجمنی در لندن همچنان عقیده دارند که زمین صاف است!

تمدن های باستان تقریبا همگی براین باور بودند که زمین صاف است؛ البته تفاوت هایی در عقایدشان وجود داشت. عده ای از آنها فکر می کردند زمین مانند یک بشقاب است و مرزهای آن به یک دایره محدود می شود و خورشید دور این دایره می چرخد. بعضی هم زمین را صفحه ای بی کران می دانستند که نهایتی ندارد. این باور غالب که در طول قرن ها شدیدا تثبیت شده بود با ماجرای جنجالی گالیله و چند ماجرای دیگر که قبل و بعد از آن اتفاق افتادند به تدریج منسوخ شد. امروزه بیشتر مردم فکر می کنند، زمین گرد است و البته این را بدیهی هم می دانند. شاید باور نکنید ولی هنوز هم عده ای هستند که فکر می کنند زمین تخت است؛ آدم های بی سوادی هم نیستند و جمع شان پراز مدعیان فیزیکدان و جغرافیدان است. در این مطلب به سراغ آنها رفته ایم. کمی از تاریخچه انجمن شان در لندن بخوانید و کمی از دلایل جالبی که در رد گرد بودن زمین می آورند!
اصطلاح «زمین تخت ها» به طور خاص به انجمنی در انگلستان اطلاق می شود. این انجمن متشکل از تعدادی شبه دانشمند در زمینه های مختلف است؛ از پژوهشگران علوم تجربی گرفته تا علوم نظری و حتی الهیات، همه جور آدمی در میانشان هست که البته هیچ کدام از این افراد در صف دانشمندان تراز اول دنیا قرار نمی گیرند ولی بیشترشان فارغ التحصیل معتبرترین دانشگاه های جهان در سطوح عالی هستند و مدارک تحصیلی درخشانی دارند.
خلاصه، حرف های عجیب و غریب اعضای انجمن زمین تخت ها این است که زمین گرد نیست و خورشید به دور آن نمی گردد.
آنها می گویند ما همگی حس می کنیم که روی زمینی صاف هستیم و گرد بودن زمین با تجربیات روزمره ما در تضاد است.
علاوه براین انجمن زمین تخت ها، دلایلی ارائه می کند که شنان می دهد زمین صاف و به شکل یک سکه است.
آنها می گویند ما روی زمینی مانند یک بیسکوئیت صاف زندگی می کنیم!

بیسکوئیتی با دیوار یخین
 

زمین تخت ها می گویند؛ زمین یک سطح صاف و دایره ای شکل مانند یک دیسک یا بیسکوئیت است. نقطه رأس قطب شمال، مرکز این صفحه دایره ای است ولی قطب جنوب آن طور که ما می پنداریم یک نقطه نیست. طبق مدلی که آنها ارائه می دهند صفحه زمین در مرزهایش توسط دیواری بلند و یخین محصور شده است.
چنین عقایدی در نیمه اول قرن بیستم به شدت از سوی زمین تخت ها تبلیغ شد. آنها با چاپ یک مجله و در اختیار داشتن یک ایستگاه رادیویی حرف های خود را به گوش خیلی ها رساندند. ولیوا که در ابتدای قرن بیستم رهبر این گروه بود حتی با مسافرت به نقاط مختلف جهان از جمله ایالات متحده آمریکا سعی کرد پایگاه هایی برای خود به دست آورد. اکنون به جز انگلستان تنها در آمریکاست که هنوز عده ای به صاف بودن زمین معتقد هستند.
ولی شرایط به ضرر آنها تغییر می کرد. بزرگ ترین انقلاب در عرصه فضایی در قرن بیستم اتفاق افتاد و علم در این زمینه با یک پیشرفت ناگهانی اطلاعات بسیار جدیدی دراختیار بشر قرار داد. دستاورد فعالیت های مربوط به نجوم و فضانوردی کار را برای آنها که می گفتند زمین صاف است، سخت تر می کرد. اوج بدبیاری آنها سال1956بود؛ زمانی که اولین عکس های فضایی از زمین منتشر شدند و تایید کرد که زمین کروی است. ساموئل شنتون، یکی از سران فعال انجمن در آن زمان پس از بیرون آمدن این عکس ها و حملات تمسخر آمیزی که به آنها می شد، گفت: «به راحتی می توان دید که چگونه یک عکس مثل این (عکس زمین که از فضا گرفته شده بود)می تواند چشم های ناکار آزموده را فریب دهد.
اگر چه نهادهای مسیحی واقع بین تر با ارائه تفسیرهای جدیدی از کتاب مقدس توانستند با گرد بودن زمین- که با آنچه آنها پیش از آن باور داشتند در تضاد بود- کنار بیایند ولی هنوز هم عده ای از کلیساییان رادیکال این حرف ها را برنمی تابند. انجمن زمین تخت ها در واقع جمعی به اصطلاح علمی از آن دسته مسیحیان است. جالب آنکه بیشتر معتقدان زمین تخت، مذهبی های افراطی ای هستند و در میان استدلال های علمی شان دائماً به کتاب مقدس ارجاع می دهند که بحث درباره آن از حیطه علوم تجربی خارج است. بیشتر اعضای ارشد انجمن زمین تخت ها اگر چه فارغ التحصیلان علوم تجربی و نظری هستند و کارشان را با بحث و استدلال و ارائه دلیل جلو می برند ولی گاهی هم با هوچی گری زمین گردها(!) را به دین ستیزی متهم می کنند و می گویند آنها برای این سعی دارند زمین را گرد جلوه دهند که می خواهند ریشه مسیحیت را بزنند.

سفر به ماه دروغ بود
 

زمین تخت ها در مورد هر کدام از دیگر اتفاق هایی که به ضررشان تمام می شد هم داستان متفاوتی داشتند؛ مثلا درباره سفر انسان به ماه با عده دیگری در سراسر جهان همراه شدند که می گفتند این قضیه فقط یک دروغ ساختگی است و فیلم فرود آرمسترانگ روی ماه هم در هالیوود و برمبنای داستانی از آرتور سی کلارک فیلم برداری شده است(البته این قضیه بحث برانگیز آن قدر گسترده بود که زمین تخت ها در آن گم شدند. مشاهدات دقیق سایه های انسان ها و وسایل آنها روی ماه و همچنین بادی که به پرچم می وزد عده ای را برآن داشته است که بگویند سفر به ماه واقعیت ندارد. البته از رواج یافتن این شایعه شوروی که در جنگ سرد با آمریکا بود، بیشتر از همه سود می برد
در بیانیه ای که چارلز جانسون-رئیس وقت انجمن -در سال1971منتشر کرد، آمده بود:«...جهان تخت است...ما معتقدیم کسانی که امروز به نام عالم و دانشمند شناخته می شوند، در واقع فریبکارانی هستند که عوام را گول می زنند....»البته تکنولوژی و تمام چیزهای خوبی که برای ما آورده است، هیچ ربطی به علم ندارد. تمامی مخترعین ضد علم بوده اند؛ مثلا برادران رایت(مخترعین هواپیما) گفته اند:نظریات علمی ما را سال ها عقب نگه داشت. زمانی که ما تمام علم را به دور انداختیم و از تجربه ها و تجربه ها شروع کردیم، آنگاه هواپیما را اختراع کردیم.
در یک میزگرد جنجالی دیگر یک نفر از یک دوست زمین تخت پرسیده بود: «هواپیماها اگر به سمت شرق یا غرب برای مدتی پرواز کنند، به نقطه اول خود برمی گردند؛ مگر این طور نمی شود؟» و زمین تخت گرا گفته بود: «البته که می شود. زمین مانند یک صفحه گرامافون است و برای چنین کاری شما کافی است یک دور کامل دور نقطه قطب شمال بزنید تا به نقطه اول خود باز گردید.» پرسشگر دوباره پرسیده بود: «درست است ولی اگر به سمت جنوب بروید، آن وقت به باور شما باید به لبه های زمین برسیم که دیواره ای یخی است.» جواب: «البته که نه. هیچ کس نمی تواند به لبه ها برسد زیرا در مسیرش دیواره های بلند یخ وجود دارد!»
یکی دیگر از پرسش هایی که به آن پاسخی جالب می دهند، این است که :«اگر نقطه ای به عنوان قطب جنوب وجود ندارد پس چرا جنوبی که قطب نما نشان می دهد همیشه به یک سمت است؟» پاسخی که معمولا می دهند آن است که «جون سوزن قطب نما شمال را نشان می دهد و کسانی که از طریق آن به جنوب سفر می کنند، به نقطه ای می رسند که گمان می کنند قطب جنوب است.»
زمین تخت ها دلایل پرشماری برای صاف بودن زمین می آورند که در اینجا می توانید چند تا از این برهان ها را همان طور که آنها بیان کرده اند بخوانید. ممکن است کمی بامزه به نظر بیاید ولی بیشتر این استدلال ها بی سرو ته به نظرتان می رسد و باعث می شود کمی به مدارک معتبر علمی آنها شک کنید.

واقعیت اثر
 

پس از اینکه ماهیت موجی نور آشکار شد، دانشمندان به وجود ماده ای که محیط و بستر انتشار امواج نور را فراهم می آورد نیاز داشتند. آنها می گفتند که هر موجی نیاز به یک محیط دارد و اثر هم محیطی است که نور در آن سیر می کند. برای اینکه نور از خورشید به ما برسد باید تمام فضای بین خورشید تا زمین را بپیماید پس تمام این محیط از اثر پر شده است. در سال1887دو دانشمند آمریکایی آزمایشی برای یافتن مستقیم اثر در فضا انجام دادند. آنها پیش بینی می کردند که چون زمین در حال حرکت از میان اثر است پس سرعت حرکت نور در جهت حرکت زمین بیشتر از عمود برآن است. آزمایش دقیقی که آنها انجام دادند به هیچ نتیجه ای نرسید و تفاوت سرعت حرکت نوردر محیط اثری به علت چرخش زمین را مشاهده می کردند ولی این آزمایش درست آنها را به یک نتیجه نادرست رساند؛ ایشان گفتند پس اتر وجود ندارد. در حالی که حقیقت وجود اتر انکار ناپذیر است زیرا هر موجی نیاز به محیط دارد. در واقع نتیجه درست از این آزمایش این بود که زمین همان طور که احساس می کنیم ساکن است و هیچ حرکتی ندارد. آنها به جای اینکه حرکت زمین را انکار کنند وجود اتر را انکار کردند که اصلا معقول نیست. این آزمایش نشان می دهد که زمین ساکن است و هیچ حرکتی ندارد.

2ـ حرکت زمین
 

در مدل امروزی سیاره زمین، تصور می شود که یک توپ سنگی کروی است که در میان فضا با سرعت صدها هزار کیلومتر در ساعت پرواز می کند ولی چگونه امکان دارد که زمین این سرعت را برای میلیون ها سال حفظ کند، در حالی که تمام فضا از اثر پر شده است و با زمین اصطکاک دارد. در واقع انرژی حرکتی زمین توسط اثر گرفته می شود و برای ادامه حرکت نیاز به کسی دارد که آن را هل دهد. اگر بخواهیم قبول کنیم که زمین با آن سرعت وحشتناک به دور خورشید در حال چرخش است، باید مثل ماشینی که در حال پیچیدن است همه اشیای روی زمین به یک سو پرت شوند. در طول روز که رو به خورشید است، همه چیزبه سمت درون فشرده می شود و در شب ها همه درخت ها و ساختمان ها به سمت بیرون پرتاب شوند و چون چنین چیزی را از نظر کاملا تجربی مشاهده نمی کنیم پس زمین نمی تواند در یک مدار به دور خورشید بچرخد.

3ـ گرد بودن زمین
 

تصور کنید اگر جهان گرد باشد و دو نفر یکی در قطب شمال و دیگری در قطب جنوب باشد، آنکه در قطب شمال است توسط نیروی ثقل به سمت پایین کشیده می شود ولی آنکه در قطب جنوب است، توسط نیروی ثقل به پایین سقوط خواهد کرد. همچنین مثلا اگر تعدادی سنگ روی یک توپ فوتبال قرار دهید ، تعدادی از آنها از لبه های توپ به پایین می افتند و این نشان می دهد که اگر زمین هم گرد می بود، همه چیز از کناره های آن به سمت پایین سقوط می کرد.

4ـ بالا و پایین زمین
 

تصور کنید اگر یکی از ساکنین بالایی زمین برای دیدن دوست خود به بخش زیرین زمین کروی برود چه اتفاقی می افتد؟ آن کسی که بالاست، معتقد است که جهت پایین، پایین است و آن کسی که در پایین زندگی می کند، جهت پایین را بالا می داند. در نتیجه هنگامی که با هم روبه رو می شوند باید معکوس همدیگر باشند و این محال است.

4ـ چرا اب دریاها نمی ریزد؟
 

همان طور که می دانید آب حدود75 درصد از سطح سیاره ما را گرفته است. همچنین تمام دور تا دور آن توسط سیال دیگری به نام هوا پوشیده شده است. چطور می توان تصور کرد که این تریلیون ها تن آب و هوای اطراف زمین به سختی به سطح سیاره چسبیده باشند؟ از طرف دیگر نیروی گرانش چگونه می تواند این حجم عظیم از آب مایع را در این مدت طولانی اطراف خود نگه دارد؟ حتی اگر بپذیریم که گرانش می تواند این کار را بکند، باز هم با مشکلاتی که شاخه دیگر علم فیزیک یعنی ترمودینامیک برای ما ایجاد می کند، روبه رو می شویم.
بعد از سرح تمام این دلایل نتیجه می گیرند که «بسیار واضح است که دنیا ثابت است و در مرکز کیهان مستقر شده، خورشید، سیارات و تمامی ستارگان به دور زمین گردش می کنند.»

بحث با زمین تخت ها
 

معمولا زمین تخت ها آدم های با اعتماد به نفسی هم هستند و علاقه شدیدی به شرکت در مناظره ها و پرسش و پاسخ در برنامه های زنده تلویزیونی دارند که همیشه بحث های داغ و جذابی از آب در می آید. در یکی از این بحث ها پرسشگر از یکی از زمین تخت ها پرسیده بود: «اگر زمین گرد نیست پس چرا وقتی کشتی از ساحل دور می شود در افق به تدریج پایین تر می رود؟» و نماینده انجمن پاسخ داده بود: «به خاطر شکست نور. شکست نور توسط جو باعث می شود شما به خطا احساس کنید که کشتی در حال فرورفتن به پایین است در حالی که اگر بارها این پدیده را ببینید، ممکن است حتی به نظر برسد که کشتی ها کمی به سمت بالا هم می روند و توی هوا می ایستند. شما که فکر نمی کنید آنها پرواز می کنند بلکه این به خاطر شکست نور است.»

تاریخچه انجمن زمین تخت ها
 

صاف بودن زمین حرف جدیدی نیست ولی از اوساط قرن هجدهم به بعد فقط یک عده خاص بودند که آن را باور داشتند. ساموئل برلی روباتهام، مخترع انگلیسی از زمره این افراد بود که توانست آنها را در یک انجمن متحد کند. او انجمن زمین تخت ها را در ابتدای قرن نوزدهم تاسیس کرد. روباتهام با تفسیری که از بخش هایی از کتاب مقدس داشت، به این عقیده خاص رسید و مقالاتی در این باره چاپ کرد. وی در نهایت در کتاب430صفحه ای خود به نام«زمین، نه یک کره» ،دیدگاه های خود را به طور مفصل ارائه داد. او چگونگی ساختار زمین و سیستمی را که در آن زمین و ماه و خورشید در کنار هم قرار می گیرند، توضیح داده بود. نظریه های قطبیت قطب شمال و دیوار یخین هم که همچنان انجمن زمین تخت ها نسخه های طولانی تری از آنها ارائه می کند، در ابتدا توسط او مطرح شدند. از اواسط قرن بیستم و پس از آنکه انجمن به یک نهاد بین المللی تبدیل شد، به تدریج فعالیت انجمن کم شد و تعداد اعضای آن که بیش از 6هزار نفر بود، کاهش یافت و درآخرین دهه قرن گذشته تقریبا فعالیت های آن متوقف شد. از سال2004اما با ورود عده ای از پژوهشگران و دانشمندان تازه نفس، زمین تخت ها جان تازه ای گرفتند و تعداد اعضای آن از 3هزار نفر بیشتر شد. با وجود تمام عکس هایی که از زمین گرفته شد و تمام شواهد علمی که گرد بودن زمین را تایید می کردند و می کنند، زمین تخت ها هنوز به زانو در نیامده اند. آنها به طور مجانی عضو هم می پذیرند. اگر خواستید درباره آنها بیشتر بدانید یا اینکه دلایلشان شما را قانع کرده و می خواهید در انجمن شان عضو شوید، می توانید به سایت htt:/the flatearthsociety.org/cmsبروید.
 


نویسنده: سیاوش رحمانی